تغییرات

دوستان عزیز:

همانگونه که شاهد هستید در وبلاگ جهت بهبود کیفیت و تناسب بیشتر با موضوع دست به تغییراتی زدیم

و برای نزدیک تر شدن صداهایمان به یکدیگر نام آن را از      نوشته های دکتر شریعتی   به    حرفهای نا تمام تغییر دادیم.

امیدواریم مورد پسند شما قرار گیرد.

همینجا لازم است از زحمات موسا که طراحی قالب را به عهده گرفت تشکر کنیم

دوست داریم نظرات شما را در مورد قالب وبلاگ و نام وبلاگ بدانیم:

پس ما را از نظرهای خود بی نصیب نگذارید.

 

نیایش

 

خدایا:

 تو را همچون فرزند بزرگ حسین بن علی ، سپاس میگزارم

 که دشمنان مرا از میان احمق ها برگزینی ، که چند دشمن ابله ،

 نعمتی است که خداوند تنها به بندگان خاصش عطا می کند

خدایا:

به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ ، بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است ،

 حسرت نخورم ، و مردنی عطا کن که ، بر بیهودگیش ،

 سوگوار نباشم .بگذار که آن را من ، خود ، انتخاب کنم ،

 اما آن چنان که تو دوست داری.

زن در نظام مصرفی،جنسیت به جای عشق

در جامعه ای که اصالت از آن « تولید ومصرف » و « مصرف و تولید » اقتصادی است و عقل نیز جز اقتصاد چیزی نمی فهمد ، زن نه به عنوان موجودی خیال انگیز ، مخاطب احساسات پاک ، معشوق عشقهای بسیار بزرگ ، پیوند تقدس ، مادر ، همدم ، کانون الهام ، آینه صادقی در برابر خویشتن راستین مرد ؛ بلکه به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبه جنسی اش ، خرید و فروش می شود.

سرمایه داری زن را چنان ساخت که به دو کار آید:

یکی اینکه جامعه هنگام فراغت به سرنوشت اجتماعی و به استثمار شدنش نیندیشد و نپرسد "چرا کار میکنم؟" ، "چرا زندگی میکنیم؟" ، "از طرف که و برای چه کسی اینهمه رنج میبریم؟"

زن ، به عنوان ابزار سرگرمی و به عنوان تنها موجودی که جنسیت و سکسوالیته دارد ، به کار گرفته شد ، تا نگذارد کارگر و کارمند و روشنفکر در لحظات فراغت ، به اندیشه های ضد طبقاتی و سرمایه داری بپردازند ، و به کار گرفته شد تاکه تمامی خلاء و حفره های زندگی اجتماعی را پر کند. و هنر به شدت دست به کار شد تا بر اساس سفارش سرمایه داری ، سرمایه هنر را -که همیشه زیبایی و روح و احساس و عشق بود- به «سکس» تبدیل کند . این است که میبینیم یکباره نقاشی ، شعر ، سینما ، تئاتر ، داستان ، نمایشنامه.....بر محور «سکسوالیته» به گردش در می آیند.

دیگر اینکه ، سرمایه داری برای تشویق انسانها به مصرف بیشتر و برای اینکه خلق را به خود بیشتر نیازمند کند و مقدار مصرف و تولید را بالا ببرد ، زن را فقط به عنوان موجودی که سکسوالیته دارد -و جز این هیچ ، یعنی موجودی یک بعدی- به کار گرفت. در آگهی ها و تبلیغاتش نشاند ، تا ارزشها و حساسیتهای تازه ای بیافریند و نظرها را به مصارف تازه جلب کند و احساسات مصنوعی که لازم دارد در مردم بوجود آورد.

سکسوالیته به جای عشق نشست و زن این «اسیر محبوب» قرون وسطی ، به صورت یک «اسیر آزاد» قرون جدید درآمد.
               
                                                       «دکتر علی شریعتی»

زن(چگونه باید بود؟)

در جامعه ما، زن به سرعت عوض می شود ؛ جبر زمان و دست دستگاه -هر دو- او را از "آنچه هست" دور می سازند و همه خصوصیات و ارزشهای قدیمش را از او میگیرند تا از او موجودی بسازند که "میخواهند"؛ و "می سازند" و می بینیم که "ساخته اند"!!


این است که حادترین سوالی که برای "زن آگاه" در این عصر مطرح است، این است که:"چگونه باید بود؟"


زیرا، می داند که بدان گونه که "هست"، نمی ماند و نمیتواند بماند و نمی گذارندش که بماند؛و از سویی ،ماسک نویی را که می خواهند بر چهره قدیمش بزنند،نمی خواهد بپذیرد، می خواهد خود تصمیم بگیرد،"خویشتن جدیدش" را خودآگاهانه و مستقل و اصیل ،آرایش کند، ترسیم نماید؛اما نمیداند "چگونه؟"؛


نمیداند این چهره انسانیش -که نه آن "قیافه موروثی" است، و نه این"ماسک بزک کرده تحمیلی و تقلیدی"- چه طرحی دارد؟ شبیه کدام چهره است؟


مردم ما همواره از فاطمه دم میزنند ،هر سال دهه ها برایش میگیرند، صدها هزار دوره و مجلس و منبر روضه و جشن و عزا به خاطرش برپا میکنند ...... و با این همه چهره روشن او شناخته نیست و تنها چیزی که مردم ما از این شخصیت مقدس و بزرگ میدانند، این چند قلم تکرار مکررات نسل اندر نسل و قرن اندر قرن است که شب و روز ، و در تمامی سال و سراسر عمر ، بازگو میشود.
و اما درباره آنچه که باید از فاطمه آموخت، هیچ، و در نقشی که شخصیت  او در زندگی و سرنوشت پیروانش دارد ، تنها و تنها ، شفاعت و آن هم در قیامت است


این است تمام اطلاعاتی که درباره این شخصیت بزرگ، در اذهان مردم ، وجود دارد. مردمی که به عظمت او و جلالت قدر او، با جان و دل، معترفند.


                                             « دکتر علی شریعتی» 

میلاد علی(ع) مبارک

زلیالی شنیدم یا علی گفت

                           به مجنونی رسیدم یا علی گفت

مگر این وادی دارالجنون است

                           که هر دیوانه دیدم یا علی گفت

میلاد مولود کعبه،پرچمدار ولایت و امامت،مولی الموحدین،علی بن ابیطالب بر تمام مسلمین جهان مبارک باد

سکوت مرگبار(شعر)

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد

                 نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم

                که از خاک گلویم سوتکی سازد،

                       گلویم سوتکی باشد،بدست کودکی گستاخ و بازیگوش

                                      و او یکریز و پی در پی

                 دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد

                                 و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد،

                بدین سان بشکند در من،

                                       سکوت مرگبارم را.........

                                                  «دکتر علی شریعتی»          

نیایش

خدایا:

رحمتی کن تا ایمان ، نام و نان برایم نیاورد. قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم.

تا از آنها باشم که پول دنیا را میگیرند و برای دین کار می کنند نه از آنها که پول دین میگیرند و برای دنیا کار می کنند

                            « دکتر علی شریعتی »