سیمای سرمایه داری

سرمایه داری « پول » را جانشین « خدا »

و « تولید » را جانشین « توحید »

و « اقتصاد » را جانشین « عشق »

و « قدرت » را به جای « حقیقت »

و « لذت » را به جای « کمال » ،

« سلطه بر طبیعت » را به جای « تسلط بر خویش »؛

« قانون جنگلی » که وارث هزاران سال فرهنگ و قانون و حقوق می شود

و رابطه ها ،رابطه گرگان و سگانی که بر مرداری هجوم برده اند و این بر آن مخلب میکشد و این بر آن منقار؛

زندگی کردن برای مصرف،قربانی کردن « آسایش » برای ساختن و خریدن « وسایل آسایش » و در نهایت انسان پرستنده می ماند؛

اما نه دیگر چون گذشته پرستنده کمال، ارزش، زیبایی ها، مطلق، خیر، بینایی، آفرینندگی، جود، بلکه پرستنده دو چیز:

        « سرمایه »  و « سکس »

آگاه از اینکه آدمی اکنون بیگانه پول میشود و دیوانه لذت و بنده مصرف:

مسخ فطرت، بندگی و جنون در پست ترین و ننگین ترین شکلش.

                                                «دکتر علی شریعتی»

                                               ( انسان بی خود ص ۳۵۴ )

اتوبیوگرافی !

در باغ « بی برگی » زادم

و در ثروت « فقر » غنی گشتم.

و از چشمه « ایمان » سیراب شدم.

و در هوای « دوست داشتن » ، دم زدم.

و در آرزوی « آزادی » سر بر داشتم.

و در بالای « غرور » ، قامت کشیدم.

و از « دانش » ، طعامم دادند.

و از « شعر » ، شرابم نوشاندند.

و از « مهر » نوازشم کردند.

 و « حقیقت » دینم شد و راه رفتنم.

و « خیر » حیاتم شد و کار ماندنم.

و « زیبایی » عشقم شد و بهانه زیستنم.

                                     «دکتر علی شریعتی»

                        " مجموعه اشعار دکتر شریعتی ص  ۱۶2 "

انتظار

انتظار یکی از زیباترین و عمیق ترین جلوه های روح فراری و بی آرام انسان است.

آدمیزاده هر چه انسان تر ، چشم به راه تر میشود.این یک حقیقت زیبایی است که همواره می درخشد.

در انتظار چه ؟ که؟

هر چه ،هر که، در انتظار "گودو". گودو کیست؟ چیست؟ بکیت میگوید:<اگر میدانستم میگفتم>.

به هر حال یک منتظر در ادیان این موعود منتظر ، روشن و مشخص است.

یک منجی غیبی است و رسالتش نیز معلوم و مشخص. آنکه باید بیاید یک «ابر مرد» است .

در تشیع موعود منتظر مهدی است و آخرین امام از سلسله امامان اثنی عشر، فرزند امام حسن عسگری و رسالتش هم معلوم است.

رسالتی را که پیامبر آغاز کرد و پس از مرگش نگذاشتند علی و فرزندانشان ادامه دهند و حکومت و امامت مردم را غصب کردند.

او خواهد گرفت و ادامه خواهد داد.

بنابر این مهدی یک امام است ، برای استقرار عدل و احیای حقیقت می آید.

این یک رسالت اجتماعی ، سیاسی و اعتقادی و بشری است و او خود یک بشر است اما روح منتظر انسان که همواره بی قرار غیب و فراری به ماوراء است نمی تواند تصویر بشری و رسالت این جهانی مهدی موعود را نگاه دارد.

 پس او را و کارش را در هاله ای از ماوراء واقعیت غرقه می سازد. ‌

                                                                   «دکتر علی شریعتی»

میلاد یگانه منجی عالم بشریت ، مهدی موعود را به تمام دوستداران آن حضرت تبریک و تهنیت عرض میکنیم.

ای شمع زیبا !

از گفته های شهید دکتر مصطفی چمران در هنگام تشییع پیکر دکتر شریعتی:

ای علی تو جامعه ایران را به لرزه درآوردی،تو تشیع حقیقی را به مردم معرفی نمودی ، تو لذت شهادت را به شیعیان حسین(ع) چشاندی، تو مجسمه جمود و تعصب و سکوت را شکستی،تو خداوندان زر و زور و تزویر را رسوا کردی.

تو ای شمع زیبای من چه خوب سوختی و چه زیبا نور تاباندی و چه باشکوه هستی خود را در قربانگاه عشق فدای حق کردی.

                                     «دکتر مصطفی چمران» 

نیایش(شیعه)

خدایا:

کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟

مرزهای درست هرکدام ، کدام است؟

من آرزو می کنم که روزی سطح شعور و شناخت مذهبی ، در این تنها کشور شیعه جهان ، به جایی برسد که سخنگوی رسمی مذهب ما‌ «فاطمه» را آنچنان که سلیمان کتانی - طبیب مسیحی - شناسانده است، و «علی» را آنچنان که دکتر جورج جرداق - طبیب مسیحی - توصیف میکند و «اهل بیت» را آنچنان که ماسینیون کاتولیک تحقیق کرده است و «ابوذر غفاری» را آنچنان که جودة السحار نوشته است و حتی «قرآن» را آنچنان که بلاشر - کشیش رسمی کلیسا - ترجمه نموده است و «پیغمبر» را آنچنان که ردنسن - محقق یهودی - میبیند، بفهمد و ملت شیعه و محبان اهل بیت و متولیان رسمی ولایت و مدعیان مذهب حقه جعفری روزی بتوانند به ترجمه آثار این کفار رسمی!! توفیق یابند.

خدایا این مردم شیعه اند ، شیعه علی ، تنها پیروان اهل بیت ، تنها ملتی که حق را تشخیص داده اند و چهره پرشکوه علی را و عظمت های خاندان علی را یافته اند؟؟

و دکتر بنت الشاطی ، استاد دانشگاه و نویسنده توانایی ، که قلمش و عمرش همه در خدمت زنان اهل بیت ، که میگفت:(من در این خانه زندگی میکنم )، سنی است؟

و بلاشر که روحانی رسمی مسیحیت بود و چهل سال در تحقیق و ترجمه قرآن رنج برد و بر روی آیات کور شد کافر است؟

و ماسینیون که دریایی از دانش بود و ۲۷ سال تمام در زندگی سلمان، نخستین بنیانگذار تاریخ شیعه در ایران، غرق شد و هرگاه از فاطمه ، از عرفان اسلامی و از سلمان سخن میگفت ، سراپا مشتعل میشد کافر است؟

خدایا:

به من بگو ، تو خود چگونه میبینی؟ چگونه قضاوت میکنی؟

آیا عشق ورزیدن به اسمها تشیع است؟ یا شناختن مسمّی ها؟

                                                            «دکتر علی شریعتی»

سال شمار دکتر شریعتی

بنابر درخواست یکی از دوستان سال شمار دکتر شریعتی را در وبلاگ قرار دادم ؛

تا این دوست و شما دوستان عزیز با زندگی دکتر شریعتی بیشتر آشنا بشوید


سال شمار شهید دکتر علی شریعتی

۱۳۱۲ .............................. تولد در روستای کاهک از توابع مزینان

۱۳۱۹(۷سالگی)................ ورود به دبستان ابن یمین در مشهد

۱۳۲۵(۱۳سالگی).............. ورود به دبیرستان فردوسی مشهد

۱۳۲۷(۱۵سالگی).............. عضویت در کانون نشر حقایق اسلامی

۱۳۲۹(۱۷سالگی).............. ورود به دانشسرای مقدماتی مشهد

۱۳۳۱(۱۹سالگی)............. اتمام دوره دانشسرا ؛ استخدام در آموزش و پرورش مشهد ؛

بنیان گذاری انجمن اسلامی دانش آموزان

۱۳۳۲(۲۰سالگی)............. عضویت در نهضت مقاومت مشهد

۱۳۳۳(۲۱سالگی)............. گرفتن دیپلم کامل ادبی

۱۳۳۴(۲۲سالگی)............ انتشار کتابهای ابوذر غفاری و تاریخ تکامل فلسفه ؛

ورود به دانشکده ادبیات مشهد

۱۳۳۶(۲۴سالگی)............ دستگیری به همراه ۱۶ نفر از اعضای نهضت مقاومت در مشهد

۱۳۳۷(۲۵سالگی)............ فارغ التحصیلی از دانشکده ادبیات با احراز رتبه اول؛ازدواج

۱۳۳۸(۲۶سالگی)............ اعزام به فرانسه با بورس دولتی به دلیل رتبه اول؛تولد اولین فرزند

۱۳۳۹(۲۷سالگی)........... بردن همسر و فرزند به فرانسه

۱۳۴۱(۲۹سالگی)........... رحلت مادر و تولد دومین فرزند

۱۳۴۲(۳۰سالگی)........... اتمام تحصیلات و اخذ مدرک در رشته تاریخ؛تولد سومین فرزند

۱۳۴۳(۳۱سالگی).......... بازگشت به ایران؛دستگیری در مرز؛انتقال به زندان قزل قلعه تهران

۱۳۴۴(۳۲سالگی).......... انتقال به تهران به عنوان کارشناس و بررسی کتب درسی

۱۳۴۵(۳۳سالگی).......... استادیاری رشته تاریخ در دانشکده مشهد

۱۳۴۷(۳۵سالگی).......... آغاز سخنرانی های او در حسینیه ارشاد به دعوت استاد مطهری؛

انتشار کتابهای کویر،توتم پرستی و هبوط در کویر

۱۳۴۸(۳۶سالگی).......... سفر به خانه خدا

۱۳۵۰(۳۸سالگی).......... سفر به آفریقا؛تولد چهارمین فرزند

۱۳۵۱(۳۹سالگی).......... بسته شدن حسینیه ارشاد و ممنوعیت سخنرانیهای او

۱۳۵۲(۴۰سالگی).......... معرفی خود به ساواک و ۱۸ ماه زندان انفرادی

۱۳۵۴(۴۲سالگی).......... آزادی از زندان،خانه نشینی و آغاز زندگی سخت در تهران و مشهد

۱۳۵۶(۴۴سالگی).......... هجرت به اروپا و رحلت