بسوزم

چه امید بندم در ابن زندگانی
که در ناامیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی
 
بنالم زمحنت همه روز تا شام
بگریم ز حسرت همه شام تا روز
تو گویی سپندم بر این آتش طور
بسوزم از این آتش آرزوسوز
 
بود کاندرین جمع ناآشنایان
پیامی رساند مرا آشنایی؟
شنیدم سخن ها زمهر و وفا، لیک
ندیدم نشانی ز مهر و وفایی
 
چو کس با زبان دلم آشنا نیست
چه بهتر که از شِکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
 
ندانم در آن چشم عابدفریبش
کمین کرده آن دشمن دل سیه کیست؟
ندانم که آن گرم و گیرا نگاهش
چنین دل شکاف و جگرسوز از چیست؟
 
ندانم در آن زلفکان پریشان
دل بی قرار که آرام گیرد؟
ندانم که از بخت بد، آخر کار
لبان که از ان لبان کام گیرد؟
 
                               «دکتر علی شریعتی»

حج بی فاطمه(س)

سلام به همه

این نوشته از نوشته های دکتر شریعتی نیست ولی بنابر درخواست یکی از دوستان آن را در سایت  میگذارم.

راستی ما را هم از نظرات خود بی بهره نگذارید.

یا علی رفتم بقیع اما چه سود

                                هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود

یا علی قبر پرستویت کجاست

                              آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست

هر چه باشد من نمک پرورده ام

                              دل به عشق فاطمه خوش کرده ام

حج من بی فاطمه بی حاصل است

                               فاطمه حلال صدها مشکل است

من طواف سنگ کردم،دل کجاست

                               راه پیمودم پس منزل کجاست

کعبه بی فاطمه مشت گل است

                               قبر زهرا کعبه اهل دل است

فاطمه(س)

نمیدانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟

خواستم از «بوسوئه» تقلید کنم ، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی ، از «مریم» سخن میگفت.

گفت: هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده اند.

هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت ها در شرق و غرب ، ارزشهای مریم را بیان کرده اند.

هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقه شان را بکار گرفته اند.

هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان ،چهره نگاران ،پیکره سازان بشر ، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند.

اما مجموعه گفته ها و اندیشه ها و کوششها و هنرمندیهای همه در طول این قرنهای بسیار ، به اندازه این یک کلمه نتوانسته اند عظمت های مریم را بازگویند که:

«مریم مادر عیسی است» 

   و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم.

            باز درماندم:

   خواستم بگویم که:

فاطمه دختر خدیجه بزرگ است.

   دیدم که فاطمه نیست.

   خواستم بگویم که:

فاطمه دختر محمد(ص) است.

   دیدم که فاطمه نیست.

   خواستم بگویم که:

فاطمه همسر علی است.

   دیدم که فاطمه نیست.

   خواستم بگویم که:

فاطمه مادر حسین است.

   دیدم که فاطمه نیست.

   خواستم بگویم که:

فاطمه مادر زینب است.

   باز دیدم که فاطمه نیست.

   نه ، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.

«فاطمه،فاطمه است»

                                     دکتر علی شریعتی

 

انسان

در مکتب اعتقادی من انسان نماینده خدا‌‌‌ ، جانشین وی ، همانند وی و دارای خصایص اخلاقی خدا و امانتدار او ، تعمیم یافته حقایق بوسیله او ، مسجود همه فرشتگان بزرگ و کوچک و تمام هستی ، بحر و بر ، زمین و آسمان ، همه مسخر اراده علم و تکنیک اوست و بالاخره خویشاوند ذاتی خداست

                   دکتر علی شریعتی

خدایا!

خدایا،

به هر که دوست می داری بیاموز

که عشق از زندگی کردن بهتر است،

و به هر که دوست تر می داری،

بچشان که دوست داشتن از عشق برتراست!

                           « دکتر علی شریعتی»

سلام

سلام به همه دوستان

از امروز میخوام هر چند وقت یک بار چند تا از نوشته های دکتر علی شریعتی را تو سایت بزارم.

از شما دوستان هم میخوام تا من را کمک کنید.

به نظر من حرفهای دکتر شریعتی با وجودی که حداقل ۳۰ سال ازش میگذره ولی انگار برای ما و جامعه الان ما گفته شده است.

منتظر نظرات شما دوستان هستم.