ای علی! همیشه فکر میکردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثیه میخوانم ! ای علی! من آمدهام که بر حال زار خود گریه کنم، زیرا تو بزرگتر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی!...خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نیِ وجودم را با هنرمندی خود بنوازی و از لابلای زیر و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آوای تنهایی و آواز بیابان و موسیقی آسمان بشنوی.میخواستم که غمهای دلم را بر تو بگشایم و تو «اکسیر صفت» غمهای کثیفم را به زیبایی مبدّل کنی و سوزوگداز دلم را تسکین بخشی.
میخواستم که پردههای جدیدی از ظلم وستم را که بر شیعیان علی(ع) و حسین(ع) میگذرد، بر تو نشان دهم و کینهها و حقهها و تهمتها و دسیسهبازیهای کثیفی را که از زمان ابوسفیان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمایانم.
ای علی! تو را وقتی شناختم که کویر تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن یافتم. قبل از آن خود را تنها میدیدم و حتی از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهی از غیرطبیعی بودن خود شرم میکردم؛ اما هنگامی که با تو آشنا شدم، در دوری دور از تنهایی به در آمدم و با تو همراز و همنشین شدم.
ای علی! تو مرا به خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد روحی و معنوی خود را نمیدانستم. تو دریچهای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتیها و زیباییهای آن را به من نشان دادی.
ای علی! شاید تعجب کنی اگر بگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبیل» رفته بودم و چند روزی را در سنگرهای متقدّم «تل مسعود» در میان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط یک کتاب با خودم بردم و آن «کویر» تو بود؛ کویر که یک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها میبرد و ازلیّت و ابدیّت را متصل میکرد؛ کویری که در آن ندای عدم را میشنیدم، از فشار وجود میآرمیدم، به ملکوت آسمانها پرواز میکردم و در دنیای تنهایی به درجه وحدت میرسیدم؛ کویری که گوهر وجود مرا، لخت و عریان، در برابر آفتاب سوزان حقیقت قرار داده، میگداخت و همه ناخالصیها را دود و خاکستر میکرد و مرا در قربانگاه عشق، فدای پروردگار عالم مینمود...
ای علی! همراه تو به کویر میروم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان عشق، در توفانهای سهمگین تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بیانتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما میتازد.
ای علی! همراه تو به حج میروم؛ در میان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو میشوم، اندامم میلرزد و خدا را از دریچه چشم تو میبینم و همراه روح بلند تو به پرواز در میآیم و با خدا به درجه وحدت میرسم. ای علی! همراه تو به قلب تاریخ فرو میروم، راه و رسم عشق بازی را میآموزم و به علی بزرگ آنقدر عشق میورزم که از سر تا به پا میسوزم....
ای علی! همراه تو به دیدار اتاق کوچک فاطمه میروم؛ اتاقی که با همه کوچکیاش، از دنیا و همه تاریخ بزرگتر است؛ اتاقی که یک در به مسجدالنبی دارد و پیغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکی که علی(ع)، فاطمه(س)، زینب(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را یکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکی که مظهر عشق، فداکاری، ایمان، استقامت و شهادت است.
راستی چقدر دلانگیز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان میدهی که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهای بسیار کوچکش نوازش میدهد و زیر بغل او را که بیهوش بر زمین افتاده است، میگیرد و بلند میکند!
ای علی! تو «ابوذر غفاری» را به من شناساندی، مبارزات بیامانش را علیه ظلم و ستم نشان دادی، شجاعت، صراحت، پاکی و ایمانش را نمودی و این پیرمرد آهنیناراده را چه زیبا تصویر کردی، وقتی که استخوانپارهای را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» میکوبد و خون به راه میاندازد! من فریاد ضجهآسای ابوذر را از حلقوم تو میشنوم و در برق چشمانت، خشم او را میبینم، در سوز و گداز تو، بیابان سوزان ربذه را مییابم که ابوذر قهرمان، بر شنهای داغ افتاده، در تنهایی و فقر جان میدهد ... .
ای علی! تو در دنیای معاصر، با شیطانها و طاغوتها به جنگ پرداختی، با زر و زور و تزویر درافتادی؛ با تکفیر روحانینمایان، با دشمنی غربزدگان، با تحریف تاریخ، با خدعه علم، با جادوگری هنر روبهرو شدی، همه آنها علیه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ایمان و روح، بر آنها چیره شدی، با تکیه به ایمان به خدا و صبر و تحمل دریا و ایستادگی کوه و برّندگی شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزویر» برخاستی و همه را به زانو در آوردی.
ای علی! دینداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفیر کوفتند و از هیچ دشمنی و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نیز که خود را به دروغ، «روشنفکر» مینامیدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبیدند و اهانتها کردند. رژیم شاه نیز که نمیتوانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگری تو را مخالف مصالح خود میدید، تو را به زنجیر کشید و بالاخره... «شهید» کرد...
سلام دوست عزیز از تمام مطالبتان استفاده بردیم
بسیار سرسبز و خوشبخت باشید
با وجود تعداد بازدید کننده های وبلاگتان احساس می کنم فقط شما می توانید بهترین و بزرگترین کمک را به من و خودتان کنید یا حداقل وبلاک من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما برسد و بازدیدکنندگان شما گوچه چشمی هم به ما کنند
عیدتان را تبریک می گویم و به شما عیدی می دهم برای گرفتن عیدی به وبلاگ ما سر بزنید
قدم سبزتان بروی تخم چشم ما
بسیار خوشحال می شوم با هم درباره موضوع وبلاگم همکاری کنیم پس به حضورتان در وبلاگم دعوتتان می کنم
پیروز باشید
www.rezanaghizadeh.mg-blog.com
naghizadeh.reza@gmail.com
رضا نقی زاده
سلام
ممنون از حضور دوبارت
من از حرفهای دکتر شریعتی خیلی خوشم میاد
عالی بود
دلت شاد
سلام. خیلی به موقع بود.وقتش رسیده تا همه با هم به سوی معنویت باز گردیم. نظرت در مورد این جمله چیه؟ (( ما مامور به وظیفه ایم.نه مامور به نتیجه))
سلام
به نظر من منظور این بوده است که ما باید وظیفه را انجام دهیم و نتیجه آن به عهده ما نیست !
راستی این جمله از کیست؟
به نظرم همه جا کاربرد ندارد.
قدر زر زرگر شناسد
شهید بهشتی:شریعتی،مردی در مسیر شدن
موفق باشی
سلام . قبلا خونده بودم اما بازم حلاوت دیگه ای داشت . ممنون . یا علی
سلام.
مطلب زیبایی بود . همیشه این گونه مطالب یک حسرت دو جانبه را به همراه دارد . اما گویی تقدیر اینگونه میباید باشد.
چمران - شریعتی - مطهری - بهشتی - و رجایی افسوس کمبود مرشدی را در ظلمت قرن کنونی بر دل ما انسان ها جاری میکند.
موفق باشید.
سلام
عجب آدم با سلیقه ای هستی بچه.
از چمران گفتی ولی باز هم از شریعتی
اگر قرار باشد هر دو را در یک کلمه توصیف کنیم ، هر دو مرد بودند.
یا علی
خوندم............
سلام
توصیه میکنم کتاب خدا بود ودیگر هیچ نبود (به قلم چمران)رو هم بخونید .واقعا زیباست!
سلام دوست عزیز
خیلی زیبا بود تا به حال نخونده بودمش
در نوشته های دکتر چمران هم میشه بویی از نوشته های دکتر شریعتی برد من که اینجور حس می کنم
موفق باشی
و تنها افراد بزرگ هستند که میتوانند افراد بزرگ دیگر را انگونه که شایسته است توصیف نمایند.و دکترچمران خوب توانسته که دکتر شریعتی را توصیف نماید.به نظر من جالبترین قسمت این نوشته جریان همراه داشتن کتاب "کویر" به همراه دکتر چمران است .و چمران روح موجود در نوشته ها و کتابهای شریعتی را چه زیبا به منصه ظهور رسانده است.
ممنون از اینکه من را لایق دانسته و دعوتم نمودید تا بیایم و از دست نوشته های زیبای دکتر چمران برای شریعتی لذت ببرم.
میزبان هر روز شما با حافظ :سهیل
سلام....... فکر می کنم اولین باری بشد که به سایت شما آمده ام. خیلی لذت بردم. من خیلی چمران را دوست دارم و با این نوشته شریغتی را هم بهتر شناختم. به امید رفت و آمد.
سلام دوست عزیز در راهتان پیروز باشید. این حقیر وبلگی با نام "اخبار عوالم فلسفه و عرفان و ادیان" با آدرس اینترنتی www.knowledgenews.blogfa.com دارم. ممنون میشوم که با مطالعه آن، نظر خویش را فرموده و درصورت امکان آنرا به سیاهه پیوندهای وبلاگتان اضافه فرمایید. با تشکر و امتنان.
سلام
تاثیر گذار بود
سلام ...
ممنون که سر زدید ...
آقای پاسدار این هفته فرصت سر زدن به وبلاگ را نداشتند و من به جای ایشان از شما و لطفتان تشکر می کنم ...
امید که این ، آغاز ارتباط خوبی در این عرصه باشد ...
به امید دیدار
یا حق
سلام
شهید دکتر چمران درباره شهید دکتر شریعتی بنویسند. خیلیه ها!
و چه زیبا هم نوشتند. چقدر به حق نوشتند. چه منصفانه نوشتند. اگه الان امثال شهید چمران رو داشتیم دیگه دکتر شریعتی اینقدر مهجور نمی موند و اینقدر بعضیها در موردش کم لطفی نمی کردند.
این جمله دکتر شریعتی هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه: مثلث زر و زور و تزویر!
ممنون که خبرم می کنین.
منم به روزم:
تو امید دل بی بال و پرم میدانی
زده امروز هوایت به سرم میدانی؟
سلام
می بخشید که کمی دیر شد
بزرگوار بریدی و دوختی؟ خوب نشونی اشاره ای تا ما هم بشناسیم
سلام
می بخشید دیر شد
بریدی و دوختی
خوب بزرگوار نامی نشونی بده تا ما هم بشناسیم
کار خوبی شروع کردی
مروری شد به خارات دانش جویی م،اصن این جا ،شاید به خاطر فضای خاصی که به مرحوم دکتر شریعتی اختصاص دادی ،خاطرات دانش جویی مو زنده می کنه ناجووووووووور...
راس ش شخصن مونده م که این چه نوع ارتباط و تعاملی بوده که بین امثال دکتر چمران و امام موسا صدر با شریعتی بر قرار بوده...هنوز به چیز دقیقی نرسیدم ولی هنوز کنج کاوی م ارضا نشده...
راسنی می دونستی آوینی تو نوشته هاش اون جاهایی که به مناسبتی حرفی از شریعتی می شه و نقلی می کنه،شریعتی رو با عنوان شهید دکتر شریعتی یاد می کنه؟؟
امام خمینی.
به نام خدا
سلام
میلاد معطر تجسم عینی عشق و ایثار، تبلور صداقت و پاکی، مدینه سبز مهربانیها، مهد لطیف خوبیها، ولی و پرورندهی نور پروردگار، امانتدار امان زمین، امام حسن عسکری علیهالسلام را به پیشگاه آقا امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف و تمامی شیعیان تبریک عرض میکنم.
پست زیبا و مفیدی بود.
ضمن تشکر از حضور سبزتون به اطلاع می رساند وبلاگ عطر ظهور با موضوع رجعت آماده دریافت سوالات و نظرات شما دوست عزیز می باشد.
التماس دعا
سلام
کاش این مطلب را ۳۱ خرداد سالگرد دکتر چمران کار می کردی.
بهرحال دستت درد نکند.
<حالا دیگر بی مهابا حریر تنش را درآورده بود و تمام مرا با آن قلقلک می داد>
دلنوشت نیز به روز شد.
با یاد حق
سلام
آپ کردم
سلام
مصلوب عشق را چه خوشتر از این که او ناظر است.
من آپ کردم به وبلاگم سری بزنید.
خداحافظ
سلام
امیدوارم که بتونیم راه علی عرو ادامه بدیم.
امام علی:هیچ میراثی همچون ادب،هیچ ایمانی همانند حیا و صبر و هیچ عزتی چون حلم نیست.
شاد باشی
باسلام
بسیار عالی است
موفق باشید
salam
vagheane vaghean webloge ghashango amozandei darin
سلام!
زیبا !
ولی بدون منبع. نه اینکه دنبال منبع باشم ها ولی خوب دیگه با بودن منبع آدم می تونه تو حرف هاش از این ها استدلال بیاره.
وقت کردی بیا پیش ما :
کارناوال پیژامه پوشان دیزی خور شلخته ایرانی!!
سلام بزرگوار
بسیار زیبا بود.
فرصت کردی سری به انتظار صبح بزن
علی علی
قدر زر زرگر شناسد ،قدر گوهر گوهری
سلام عزیز
بسیار زیبا بود.
فرصت کردی سری به ما بزن...
کاش بعضی انسان ها هیچ گاه پرواز نمی کردند!
کاش باقی می ماندند تا همه ی نسل ها از افکار زیبایشان هز و بهره برند!
اما افسوس که اتفاقاْ دنیای تاریک زمینی ما گنجایش انسان های اسمانی با روحی ملکوتی با افکاری همیشه نو را ندارد!
دنیای تاریکی که در آن افریته های ظالم با افکار همیشه شیطانی طاقت دیدن آن ها را ندارند!
دنیای تاریکی که گمان می کنم اگر کسی این انسان های پاک را نمی کشت ُ خود انان با دیدن کثیفی های روزگار آرزوی مرگ می کردند!
مانند فاطمه که بعد از مرگ پدر همیشه نیمه شب وقتی همه جا در آغوش تاریکی شب فرو می رفت او از دل فریاد برمیاورد و آرزوی مرگ می کرد!
در هر صورت مطلب زیبایی بود. اما افسوس که بسیاری از کتب دکتر علی شریعتی یا دیگر چاپ نمی شوند یا در آن پر از از سانسور ُ طوریکه چاپ زمان انقلاب آن با چاپ جدید آن گاه قابل قیاس نیست.
سلام مطالب بسیار عالی بو د عشق کردم دستتان دردی نبیند.
سلام
ممنونم از مطلب قشنگت.
نوشته های شهید چمران آدم رو اول داغون می کنه بعد به اوج آسمون ها می بره.
اگر دوست دارید بدونید از طریق علمی و ریاضی فیزیک چطور میشه خدا رو ثابت کرد حتما کتاب انسان و خدای شهید چمران رو بخونید .
سلام
هیچ کس به اندازه ی دکتر بهشتی و دکتر چمران شریعتی را نشناخته است .
ز امروز به بعد ذیگر کسی اورا نخواهد شناخت متعصبانی که به زعم ایشان طرفداران شریعتی هستند تنها منفعت واهداف سیاسی خود را دنبال می کنند و دیگر به تفکرات شریعتی کاری ندارند.
به امید بهشتی و چمران دیگر
در ابهت این این کلام مبهوتم مانند دیدار کوهی به بلندای اسمان
مرثیه در تاریکی
جغد تنهائی من ناله نکن
در پس کوه بلند آزادی است
کوه نور است به بلندای وجود
جغد من گریه نکن
تو به بد یمنی عشق بد نامی
تو که چشمان وجودت خیس است
به ترنم نگهت غمگین است
غم افسانه ای ما به کجاست ؟
در همین نزدیکی است
کوله بارت بردار ؛ با من و عشق بیا
من و عشق راز و نیازی داریم
من و عشق درد عظیمی داریم
عالی بود
عالیه میتونین قسمت هایی از کویر رو هم بهش اضافه کنین
حقا که دکتر چمران حق مطلب را اداکردند.
علی(ع) را از علی باید شناخت وعلی را چمرانها با بشناسانند اماعلی وچمرا ن را چگونه باید یافت وشناخت وآیا دراین زمان قحط الرجال چنین کسانی هستند
به نظر من عالی است اگر ممکن است نظرات دیگر بزرگان و ااندیشمندان رانیزدر مورد آثار دکتر در سایت قرار دهید.
دوست عزیزم وبلاگ شما کلاْ عالی بود و این نوشته عالی تر. اولین بار بود که برای یافتن یکی از نوشته های دکتر شریعتی وارد وبلاگ شما شدم. بسیار لذت بردم. دیدم نسبت به دکتر عوض شد و حرفهایی که در مورد ایشان از بزرگترها شنیده بودم دانستم که بی اساس بوده و هست. خدا دکتر را در جایگاه لایق ایشان (بهشت) قرار دهد و با حضرت علی (ع) محشور و همنشین نماید.
سالروز در گذشت دکتر را به همه آزادی خواهان تسلیت عرض می کنم
خیلی عالیه اگه می شه عنوان های بیشتری راجب به دکتر بگذارید
عالی بود لطفا بیشتر از کناب حج دکتر بنویسید
lمطلب بسیار زیبائی بود.و وب گاهی بسیار پر بار. بنده خود از شاگردان مکتب شریعتی مظلوم ام. و چونان او غریب و تنها. اما چه باک که خداوند خالق عشق بندگان برگزیده اش را همواره تنها می پسندد تا به دست استادی قابل تر از استاد پیشین بسپارد. از تمامی شیفتگان شریعتی و چمران این راد مردان بی بدیل دهر ، دعوت میکنم با استاد بی نظیرم پس از شریعتی، یعنی جناب آقای **دکتر محسن بهشتی پور**از طریق وب سایت پربارشان با آدرس:www.mohsen-beheshtipour222.com (وقت طرب) دیداری عاشقانه داشته باشند. دبیر مستعفی آموزش و پرورش و مرید و شاگرد کوچک حضرت استاد بهشتی پور: بندهءخدا ملوک رئیسی
حرفی هم مونده؟