درد بی کسی

سلام

ایام سالگرد معلم شهید دکتر علی شریعتی است.

دکتر  جان خیلی حرف با تو دارم که باید بزنم اما جای صحبتم اینجا نیست .

دکتر خیلی فکر کردم برای سالگردت چه مطلبی در وبلاگ بگذارم .مطلب زیبایی از تو خواندم که حیفم آمد دیگران نخوانند.

استاد یادت گرامی و روحت شاد باد.......

پروردگارم ،مهربان من

از دوزخ این بهشت، رهایی ام بخش!

در اینجا هر درختی مرا قامت دشنامی است

و هر زمزمه ای بانگ عزایی

و هر چشم اندازی سکوت گنگ و بی حاصلی ...

در هراس دم می زنم 

در بی قراری زندگی می کنم

و بهشت تو برای من بیهودگی رنگینی است

من در این بهشت ،

همچون تو در انبوه آفریده های رنگارنگت تنهایم.

"تو قلب بیگانه را می شناسی ، که خود در سرزمین وجود بیگانه بودی"

"کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم"

دردم ، درد "بی کسی" بود

« دکتر علی شریعتی»

 

نظرات 57 + ارسال نظر
فصل نو دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 16:41 http://fasleno.blogsky.com

سلام
ممنون ..متن خیلی زیبایی بود..
خوشحالم که با وبلاگتون آشنا شدم..شاید بهانه ای بشه برای بازگشت به خوندن..

موفق باشید

آرش دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 22:15 http://kootahfekr.blogfa.com

دوست عزیز با مطلب زیر منتظرتان هستیم:
سروش: از لحاظ فلسفی برهان‌های شریعتی استوار نیست

Sahra سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:42

سلام،
چه خوب نوشتین و چه انتخاب خوبی
با وب‌لاگ شما تازه آشنا شدم اما غریب نبودم چون آشنایی مشترک داریم
روح آن بزرگوار شاد و یاد و نامش همیشه زنده

عمویادگار سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 http://www.amooyadegar.blogfa.com/

سلام
این ایام رو تسلیت میگم
این پستت جیگر کباب می کنه جداْ
ایشالا که جاری باشی

آزادو سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 13:16 http://azadoo.persianblog.com

خدایا رحمتی کن تا ایمان، نان و نام برایم نیاورد!

هانیه چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:14

مطلبتون خیلی جالب بود لطفا بازم از ایشون بنویسین

سید مهدی طاهری چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 15:11 http://delnewesht.blogsky.com

سلام
یادش گرامی باد!

فوتبال ایرانی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 19:33 http://www.footbal138-.blogfa.com


وبسایت جدید ما از 1/4/87آغاز به کار خواهد کرد.
نشانی اینترنتی جدید ما:

www.footballirani.ir

منتظر حضور سبزتان هستیم.

محمد شوری‌ پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:19 http://www.assize.blogfa.com

شریعتی‌برای‌امروز

شریعتی‌می‌نویسد:

«تصورنفرمائیدکه‌ماازاینکه‌شاهدازدست‌دادن‌یکی‌ازپناه‌های‌بزرگ ایمان‌وامیدخویشیم‌،متاسف‌نیستیم؛زیراوقتی‌مرجع‌بزرگ‌مردم،در خانه‌اش‌رابه‌روی‌مردم‌می‌بندد،درهای‌پنهانی‌از‌پشت‌بازمی‌‌شودبه ‌روی‌کسانی‌که‌اقبالشان‌،ادبارمردم‌رابه‌سادگی‌جبران‌می‌تواندکرد؛ ولی‌مردم‌بی‌پناه‌وقتی‌درخانۀ‌ایمان‌وامیدخویش‌رابه‌روی‌خودبسته می‌بینند،آواره‌می‌مانندوبه‌سادگی‌نمی‌توانندراهشان‌راعوض‌کنندو به‌درگاه‌دیگری‌روی‌آورند.

این‌است‌که‌بسیاربوده‌اندمردان‌محبوبی‌که‌دین‌رابه‌دنیاداده‌اندومقام‌و موقعی‌راکه‌به‌نام‌خداگرفته‌اند،به‌خریداران‌فروخته‌اندوازنردبان‌ایمان‌و اخلاص‌مردم،بربام‌قدرت‌بالارفته‌اندوازکُنج‌محراب‌،به‌گَنج‌خواجه‌نقب ‌زده‌اندویاازقصرخاقان‌سردرآورده‌اندوازپیش‌روی‌مردم‌برخاسته‌اندودر پیشگاه‌دشمنان‌مردم‌،زانوزده‌اندوسرازسجدۀخدابرداشته‌اندودربرابر خداوندان‌،کمربه‌‌رکوع‌خم‌کرده‌اندوسربه‌سجودآورده‌اندوبه‌هرحال ‌بسیارندرجال‌مشهورتقوی‌وتقدیس‌،علم‌ودین،‌آزادی‌ومردم‌که‌اندک ‌اندک‌،یاناگهان،به‌ارادۀ‌آگاه‌خویش‌ویادسیسسه‌واغوای‌پنهانکاران‌و اطرافیان،راهشان‌راعوض‌کرده‌اندوقبله‌شان‌راتغییرداده‌اندو«خداحافظ

‌‌‌‌مردم!»گفته‌اند.1]

۱۵سال‌داشتم‌[2]که‌توسط‌‌یکی‌ازدوستان‌بااولین‌نوشته‌دکتر علی‌شریعتی‌،که‌به‌صورت‌‌دستنویس‌ازنوارپیاده‌شده‌بودوتحت‌‌عنوان‌:

«سازمان‌چاپ‌وانتشارات‌خونگی»،دست‌به‌‌دست‌می‌گشت،بنام: ‌«اسلام‌شناسی،فلسفۀ‌تقدیرعلمی‌تاریخ‌درس25»‌‌همراه‌بادونوار از‌صدای‌‌ایشان‌:«خودآگاهی‌استحمار»و«مسئولیت‌شیعه‌بودن»را خواندم‌وشنیدم؛راستش‌‌آن‌زمان‌برایم‌کمی‌ثقیل‌بود.

درسرفصلی‌ازاین‌دست‌نویس‌‌بنام:«زبان‌علم،زبان‌سیاست»‌آمده‌بود:

«مارکس‌که‌تاعالِم‌است‌کتاب‌«پرودن»رابرای‌کارگران‌کتابی‌روشنگرانه‌ می‌داند،چون‌واردمبارزات‌سیاسی‌می‌شودودرپی‌جانشین‌او، شدیدترین‌حمله‌هاراآغاز‌می‌کند،خودرافیلسوف‌وجامعه‌شناس‌ می‌خواندو«پرودون»‌راادیب‌لفاظی‌که‌نه‌پایگاه‌طبقاتی‌داردونه‌پایگاه ‌اعتقادی‌وایدئولوژیکی.چنین‌حمله‌کردنی‌طبیعی‌است.‌چون‌درمبارزات ‌سیاسی‌برای‌جلب‌‌طبقۀ‌کارگروشکستن‌دشمن‌وطرح‌کردن‌خودو بدست‌گرفتن‌رهبری‌عمومی‌کارگران‌،کسی‌‌پیروزمی‌شودکه ‌شعارهایی‌تندترومتناسب‌ترنسبت‌به‌وضع‌موجود،وموردنیازتروخشم ‌آمیزوقاطع‌وروشن‌وبی‌تردیدویک‌جهت‌ترازشعارهای‌رقیب‌داشته‌باشد.

ازاین‌جاست‌که‌زبان‌علم‌وزبان‌سیاست‌جدامی‌شوند.چراکه‌عالِم‌دریک ‌مجمع‌علمی‌می‌تواندبگویدکه‌مثلااین‌اعتقادوایدئولوژی‌من‌است‌بر اساس‌توانائی‌های‌علمی‌وعقلی‌وفکری‌وتجربی‌وسنی‌ام‌؛و نمی‌توانم‌تعهد‌کنم‌که‌این‌همه،صددرصددرست‌باشدوهمیشه‌بدانها معتقدبمانم.همچنانکه‌درهرکلاسی‌‌ومجمعی‌گفته‌ام‌‌ومی‌گویم،‌ نوشته‌ام‌ومی‌نویسم،امادرعوض‌این‌اطمینان‌رامی‌دهم‌که‌هرچه ‌بگذرد،زبانم‌فرق‌می‌کند‌واند‌یشه‌ام‌‌وسعت‌می‌یابدوبه‌آنچه‌که‌بیش‌از این‌گفته‌ونوشته‌ام‌بی‌اعتقادمی‌شوم‌وتجدیدنظردارم.اکنون‌به‌نظرم ‌چنین‌است‌وعقیده‌ام‌این‌؛تادیگران‌چه‌بگویندوچه‌نقدوپاسخی‌داشته‌ باشندکه‌اگرراهی‌درست‌تربنمایند؛همه‌راتصحیح‌خواهم‌کردوآنچه‌راکه ‌لازم‌باشدتغییرخواهم‌داد....اماکدام‌سیاستمداری‌است‌که‌بتوانددر برابرانبوه‌مردم‌بایستدوبگوید:اینهااعتقادات‌من‌وحزب‌من‌‌است.ودرکنارمان ‌احزاب‌دیگری‌هستندکه‌شایدایدئولوژی‌راضی‌کننده‌تری‌داشته ‌باشندوشایدراستگوترازماباشندو...؟که‌اگرسیاستمداری‌چنین‌بگوید بجای‌نگاهداشتن‌وجذب‌مردم‌همه‌راطردوپراکنده‌می‌کند.پس‌باید «تروتسکی»‌وارفریادبکشد:ای‌کارگران‌ماپیرزوی‌راتصمیم‌گرفته‌ایم‌و اگرخورشیدهم‌برمرادمان‌نگرددبه‌زانومی‌افکنیمش‌....وزنده‌بادومرده‌ باد،درپی‌این‌چنین‌سخنی‌‌طنین‌می‌افکند...»

آنزمان‌درشهرما(آبادان)حسینیه‌ای‌بودکه‌شباهت‌زیادی‌باحسینیه‌ ارشادتهران‌داشت؛یعنی‌ازیک‌سوبجای‌فرش‌برسنگ‌فرش‌،‌میزو صندلی‌چیده‌شده‌بود،وازسوی‌دیگر،سخنران‌هایش‌همیشه ‌شخصیت‌‌های ‌معروفی‌بودند[3]؛من‌درآن‌حسینیه‌ازطرف‌مسئولین‌و مدیریت‌آنجا،یک‌‌‌کتابفروشی‌رااداره‌می‌کردم‌.که‌‌همان‌زمان‌باشناختن‌‌شریعتی‌، بطور‌مخفیانه‌توسط‌‌برخی‌،‌‌کتاب‌های‌چاپ‌شده‌اش‌‌برایم‌‌آمد‌ومن‌فروختم؛حتی ‌یکباربافروش‌یک‌‌کتاب‌(که‌نامش‌یادم‌نیست‌)وفقط ‌‌می‌دانم‌ظاهرادرآن‌قصۀ‌«حسن‌ومحبوبه‌»هم‌درج‌شده‌‌بود،‌ودر‌آن ‌شعری‌نیزچاپ‌شده‌بود‌که‌در‌بخشی‌‌ازآن‌گفته‌شد‌ه‌بود:«این‌سگ‌های‌زنجیری» وازآنجاکه«‌ضمیر‌به‌مافی‌ضمیر»‌‌برمی‌گردد‌وخودش‌را می‌شناسد‌،بالورفتن‌فروش‌آن‌کتاب،‌ماموران‌ساواک‌آن‌راحمل‌برخود کردند؛که‌با‌کاردانی‌،زرنگی‌وحیله‌مدیریت‌‌خوب‌‌«مؤسسه‌حسینیه ‌اصفهانیهای‌آبادان»به‌‌خیرگذشت‌وما‌ازبندجستیم! الان‌بیش‌از‌سه‌دهه‌‌ازواقعۀ‌‌مرگ‌دکترشریعتی‌گذشته‌‌،اماهیچگاه‌‌او‌ خاموش‌‌نشده‌است. ‌همواره‌‌ازوی‌درمطبوعات،کتاب‌ها،سخنرانی‌ها،وبلاگ‌‌وسایت‌های ‌‌‌‌اینترنتی،حرفی،سخنی‌‌ونوشته‌ای‌‌یادر«نقدِ»‌ردویادر«نقدِ»تائیدزده‌‌شده‌ویاتحریر. برخلاف‌آنچه‌تصور‌ومیل‌باطنی‌‌‌برخی‌اشخاص‌وجریانات ‌بود،اوهنوززنده‌است‌؛‌‌‌وبیش‌ازروزپیش‌دوست‌داشتنی‌ترمی‌شود: ‌«مردی‌‌‌برای‌تمام‌فصول»! ‌همگان‌‌،بلا‌استثنا،براین‌امرصحه‌می‌گذارندکه‌‌‌‌ازشریعتی‌‌فقط‌ در سالگشت‌‌‌مرگ‌،سخن ‌گفته‌نمی‌شود.‌چون‌بقول‌خودش:

«آدم‌هابرچهارگونه‌اند.یعنی‌برهزارگونه‌اند،‌اماهمۀ‌تقسیم‌بندی‌هاکه ‌بکارمانمی‌آید؛ماباهمین‌چهارجورآدم‌سروکارداریم»‌

وبعد‌‌درمورددسته‌‌چهارم‌‌از«‌آدم‌ها»این‌چنین‌توضیح‌می‌دهد: «آدم‌هائی‌که‌وقتی‌غایب‌اندبیشتر‌هستندتاوقتی‌که‌حاضرند!...واین‌ ها‌‌یندآدم‌هایی‌که‌گاه‌مخاطب‌‌حرف‌هایی‌قرارمی‌گیرند‌که‌نبایدخود بشنوند؛بااین‌آدمهاماهمیشه‌درگفت‌وگوئیم».[4] شریعتی‌بااینکه‌‌30سال‌است‌درجمع‌‌‌«‌‌خاص‌وعام»‌‌‌غایب‌است‌،اما همیشه‌حاضربوده‌وهست؛،‌چون‌هنوز«حرف»‌برای‌گفتن‌داردوتاریخ‌ مصرفش‌پایان‌نیافته‌:«ثبت‌است‌‌درجریدۀ ‌عالم‌دوام‌ما»!

این‌درحالی‌است‌که‌دراین‌سال‌ها،‌درکنار‌ش‌‌(‌باتوجه‌به‌‌حاکمیت ‌سیاسی‌و‌اندیشۀ‌آن)‌،برای‌‌برخی،‌توسط‌‌‌«رانت‌‌‌‌قدرت‌»‌‌هزینه‌ها ی‌هنگفتی‌در‌صداوسیما‌،‌درتریبون‌های‌رسمی‌وغیررسمی‌‌و‌دراشکال‌‌مختلف‌واز جمله‌‌‌‌انواع‌‌تشکیل‌سمینار‌ها،صر‌ف‌‌‌وازکیسه‌بیت‌المال‌خرج ‌می‌شودومی‌خواهندآنچه‌خودمی‌پسندند،مردم‌‌یاقشردانش‌پژوه‌هم ‌‌آن‌رابه‌‌پسندد!‌حتی‌‌اگرازاین‌میان،‌برخی‌هم‌‌‌باشند‌‌که‌قابل‌بحث‌،تجلیل‌وتائید-که‌هستند‌-امابااتخاذچنین‌‌شیوه‌هائی‌،‌به‌قول‌دکترشریعتی:‌

«ازبددفاع‌کردن‌تانفی‌کردن‌راهی‌نیست»!

اودیروز،برای‌امروز‌می‌گوید:

«‌فردا‌این‌نسل‌متوسط،‌واسطه‌میان‌نسل‌گذشته‌وآینده‌فرهنگ‌ مذهبی‌ماوفرهنگ‌استعماری‌آینده،‌نسلی‌که‌به‌هرحال‌پیوسته‌به‌یک ‌روح‌مذهبی‌بوده‌ونسل‌گسسته‌ای‌که‌پوک‌وپوچ‌پرورده‌خواهد‌شد،‌این ‌نسل‌واسط‌وجوددارد.این‌نسل‌همیشه‌نیست.این‌گروه‌همیشه ‌نخواهدبود.این‌رابه‌شماعرض‌کنم‌که‌10‌سال‌دیگر،‌15‌سال‌دیگر، 20سال‌دیگر،‌اگرحسینیه‌های‌ارشادی‌وجودداشته‌باشدتوی‌این ‌مملکت‌وبگذارندکه‌وجودداشته‌باشدو‌بهترین‌برنامه‌ها‌هم‌برای‌جوانان‌وتحصیل‌کرده‌ها ودانشجویان‌ونسل‌دانشگاهی‌داشته‌باشیدوبراساس‌مذهب،‌دیگر‌مثل‌امروزچنین‌ ازدحامی‌نخواهدشد،این‌چنین‌استقبال‌ نخواهدشد.این‌چنین‌نخواهدبودکه‌برای‌یک‌جمع‌دینی،‌هزاران‌دانشجو7ساعت8ساعت‌دربدترین‌شرایط‌بیایندوبه‌حرف‌مذهب‌گوش‌بدهند دیگردغدغه‌مذهب‌دردرونش‌نخواهد‌بود..» [5]

زیرا:«درهای‌پنهانی‌ازپشت‌بازشده‌است»![6]

چون‌‌:«دیکتاتوری‌ازاینجاناشی‌نمی‌شودکه‌یک‌مکتب‌خودراحق ‌می‌‌شماردیاناحق‌،بلکه‌ازاینجاناشی‌می‌شود‌که‌آیاحق‌انتخاب‌رابرای ‌دیگران‌قائل‌است‌یاقائل‌نیست».[7]


وی‌،پس‌از30سال‌،برای‌امروزسخن‌‌می‌گوید:

«فرزندزمانی‌هستم‌که‌درآن‌فلاح‌وعدالت،که‌درمذهب‌مانخستین، هدف‌توحیداست‌ودومین‌‌هدف‌تشّیع‌،نه‌دیگرهمچون‌آرزوئی‌وهمچون‌‌پندواندرزی ‌که‌دهان‌به‌دهان‌می‌گردد،یاهمچون‌مضامینی‌که‌دراخلاق ‌یاادب‌تبلیغ‌می‌شود،که‌هم‌چون‌آتشی‌که‌ازسینه‌ای‌به‌سینه‌ای‌و فریادی‌که‌ازحلقومی‌‌به‌حلقومی‌می‌پردودرسراسرسرزمین‌گسترش ‌می‌یابد،جهان‌رابه‌تلاطمی‌پرامیدوجنبشی‌رهایی‌بخش‌کشانده‌ است.»[8]

ودرادامه‌می‌گوید:«...«فرار»،«فرار»برای‌بازیافتن‌آنچه‌‌ازعدالت‌عزیزتر است‌وآنچه‌‌ازسیری‌‌والاتر:«آزاد»بودن.انسان‌درگرسنگی‌ناقص‌است، انسان‌دراستثمارشدن‌ناقص‌است‌،انسان‌درمحروم‌ازسوادبودن‌ناقص‌ است،انسان‌درمحروم‌ماندن‌ازنعماتی‌که‌خداوندبرسرسفرۀ‌‌طبیعت ‌نهاده‌است‌ناقص‌است،اما«انسان»است.اماانسانی‌که‌از«آزادی‌» محروم‌است،انسان‌نیست،زیراانسان‌«حیوان»آزاداست؛یعنی‌اختیارواراده‌دارد واین‌اختیارواراده‌است‌که‌‌اوراباطبیعت‌بیگانه‌می‌کندواز حیوانات‌جدامی‌سازدوبه‌خدا،اراده‌مطلق‌آفرینش‌«همانند». آنکه‌«آزادی»‌راازمن‌می‌گیرد،دیگرهیچ‌چیزنداردکه‌عزیزترازآن‌به‌من ‌ارمغان‌دهد.».[9]

وی‌هم‌چنین‌‌می‌نویسد:«یکی‌دیگرازدشمن‌های‌انسان‌،نظام‌طبقاتی‌است. نظام‌طبقاتی‌‌‌آخرین‌وبزرگترین‌ونیرومندترین‌عامل‌ضدانسانی‌است.و این‌به‌صورت‌زیربنائی‌درمی‌آیدکه‌‌فرهنگ‌،اندیشه،مذهب،وافراد‌و خلاصه‌همه‌رافاسدمی‌کند؛برای‌اینکه‌انسان‌راازصورت‌‌انسان‌بودنش ‌درهمه‌ابعادش‌مسخ‌می‌کند».

و‌اضافه‌می‌کند:«به‌انسانی‌که‌گرسنه‌است‌ازمعنویت‌سخن‌گفتن‌واز کمال‌ارزش‌های‌‌اخلاقی‌دم‌زدن،فریب‌وفاجعه‌است..»[10]

وامروزمادرعصرحاکمیت‌ج.ا.ا،چقدرهرروز‌ازتریبون‌های‌متفاوت‌بمباران‌وساپورت ‌دایمی‌‌موعظه‌می‌شویم!

‌ازمواعظی،‌موعظه‌هایی‌‌‌‌می‌شنویم‌که‌وقتی‌به‌خلوت‌‌هستند،مشغول‌کاردیگرند!

و‌فاصله‌طبقاتی‌به‌طورفزاینده‌وفاحش«‌‌تشییع‌فاحشه»[11]‌می‌شود.

درسخنرانی‌های‌خود‌از«لامعاش‌له‌لامعادله»‌می‌گویند.وافاضه‌ می‌فرمایند:«که‌اگرمی‌خواهیدمردم‌دین‌دارباشند،بایدبه‌‌معیشت ‌اقتصادی‌آنهارسیدگی‌شود»؛ولی‌می‌بینیم‌‌‌بااینکه‌قانون«‌پولشویی»‌ نوشته‌شد،اماهمچنان‌«پولشویی‌مقدس»‌درانواعی‌از«‌بنیادهای‌ خیریه(رسمی‌وغیررسمی)‌ویاغیرانتفاعی‌ویامؤسسات‌‌عام‌المنفعه‌‌»‌‌متبرک‌می‌شود؛وپول‌نفتی‌که‌‌بالارفتن ‌قیمت‌اش‌هرزمان‌‌به‌صندوق‌های‌بیشتری‌‌جهت‌ذخیره‌سازی‌ارزش‌‌نیازدارد،‌همزمان ‌‌باآن‌،قیمت‌اجناس‌ضروری‌‌‌وحیاتی‌‌مردم‌عامی‌‌نیزلحظه‌به‌لحظه‌سیرصعودی‌می‌یابدوبعد آن‌‌رابه‌گردن‌«تورم‌جهانی»‌و«دسیسه‌‌دشمن»‌می‌اندازند‌ویادردوره‌ «انرژی‌هسته‌»ای،برقی‌مصرفی‌وروزانه‌این‌مردم‌بایدهرروزساعت‌ها‌برودوکسی ‌نیست‌بگوید:پس‌دراین‌30سال‌چه‌‌غلطی‌می‌کردیدکه‌آن‌رابه‌گردن‌خشکسالی‌می‌اندازید!؟واصل:«‌کی‌بود،کی‌بود،من‌نبودم»‌و«آهای‌بگیریداین‌دزد‌را»همچنا‌ن‌چراغش‌‌روشن‌است؛ ‌درحالیکه‌در «زیرنورماه»،فقرا«نامه‌به‌خدا»‌و«جانشینان‌خدا»درروی‌زمین‌‌ می‌نویسند‌ویا‌آنکه‌ازدرطمع‌،ولع‌،وتن‌دادن‌به‌حقارت‌،به‌مجیزگوئی ‌‌افتاده‌وازبردگی‌مُدرن‌تمکین‌می‌‌‌کنندکه‌‌شاید‌‌‌«نان»شان‌‌‌ازمال ‌خودشان‌که‌-‌«نفت»باشد‌-کمی‌چرب‌ترشودو‌بنزین‌سفرشان‌تامین!

«درگذری‌،ازیکی‌پرسیدندکه‌:«دردعشق‌سخت‌تراست‌یادرد گرسنگی‌؟»گفت‌:وسط‌خیابان‌تنگت‌نگرفته‌وشاش،‌ریشت‌را نچسبیده‌که‌هردورافراموش‌کنی!»[12]

وبه‌‌قول‌دکتر‌علی‌شریعتی‌‌در«آری‌این‌چنین‌بود‌برادر»:

«مااکنون‌به‌ظاهربرای‌کسی‌بیگاری‌نمی‌کنیم،آزادشده‌ایم،بردگی‌بر افتاده‌است،اما‌‌به‌بردگی‌‌‌‌بدترازسرنوشت‌تومحکوم‌شده‌ایم.اندیشۀ‌ما را«بَرده»‌کرده‌اند.»دلمان»‌رابه‌بندکشیده‌اندو‌اراده‌مان‌راتسلیم‌ کرده‌ایم...»[13]

درمزارآبادشهربی‌تپش‌

وای‌جغدی‌هم‌نمی‌آیدبگوش

دردمندان‌بی‌خروش‌وبی‌فغان‌

خشمناکان‌بی‌فغان‌وبی‌خروش‌

مشت‌های‌آسمان‌کوب‌قوی

واشدندوگونه‌گون‌،رسواشدند

درمزارآبادشهربی‌تپش

دارهابرچیده‌خون‌هاتشنه‌اند

جای‌خشم‌وکین‌وعصیان‌بوته‌ها

پشکبن‌های‌پلیدی‌رسته‌اند[14]
مجموعۀ‌آثار34،نامه‌ها،ص258.

2-سال‌1355.

3-که‌پس‌ازتاسیس‌ج.ا.ابرخی‌شان‌به‌پست‌های‌مهم‌دولتی‌هم‌رسیدند.

4-مجموعه‌آثار13،هبوطدرکویر،ص514.

5-پدر،مادر،مامتهیم!؛انتشارات‌شبدیز.

6-نگاه‌‌کنیدبه‌افشاگری‌اخیر«عباس‌پالیزدار»در«رو»کردن‌اندکی‌ازانت‌خواران!



7-مجموعه‌آثار27،بازشناسی‌هویت‌ایرانی‌-اسلامی‌ص130.

8-مجموعه‌آثار25،انسان‌بی‌خود،ص352.

9-همان؛ص359.

10همان‌؛ص357.

11-این‌یک‌اصطلاح‌قرآنی‌است.

12-مجموعه‌آثار34،نامه‌هاص294.

13-آری‌این‌چنین‌بودبرادر،انتشارات‌شبدیز،ص29.

14-مهدی‌اخوان‌ثالث.

تهران‌/محمدشوری/نویسنده‌وروزنامه‌نگار

ع.میرشفیعی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:34 http://http://www.shahdej.blogfa.com

سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبائی داری و از اینکه مروج اندیشه های دکتر هستی جای بسی خرسندی دارد. به وبلاگ بنده هم سری بزن.
بدرود

زهرا پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:57

سلام
خیلی خوشحالم که بعد از ۳۱سال هنوز نام ویاد دکتر شریعتی زنده است.و فکر می کنم باید کاری بیشتر از نقل قول حرفهای دکتر کرد.ما باید راه این استاد بزرگ رو کامل کنیم نه اینکه همش تکرار کنیم.
موفق باشید.

دوست پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:04 http://www.mahdybea.blogfa.com

خیلی زیبا می نویسی
موفق باشی
به من هم سر بزن

مهدی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 15:40 http://www.mehdiahs.blogfa.com

یاد بعضی نفرات روشنم می دارد، قوتم می بخشد
راه می اندازد.
نام بعضی نفرات رزق روحم شده است
وقت هر دلتنگی سویشان دارم دست...

سید امیر پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:14 http://eshghvaerfan.blogfa.com/

خدایش رحمت کند
موفق باشی!

[ بدون نام ] جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 http://vangnews.blogfa.com

شاخه جوانان مشارکت استان مازندران قصد دارد در آینده ای نزدیک جلسه ای را با موضوع (دل نوشته ای برای او )تشکیل دهد .از علاقه مندان به شرکت در این جلسه دعوت می شود مطالب خود را در این باره تاتاریخ ۱۵/۴/۸۷به ادرس اینترنتی vangnewsmaz@yahoo.com ارسال نمایند .لطفا در پایان مطلب تلفن تماس و یا آدرس اینترنتی خود را ذکر کنید.

شاخه جوانان مشارکت مازندران

atena یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:42 http://sookote-shab.blogfa.com

آره
مثل:
چقدر روح محتاج لحظه هایی است که در آن هیچ کس نباشد

عالی بود...

یا حق

[ بدون نام ] یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:04

از اینکه راجع به شخصیت بزرگوار مطلب نوشتی متشکر
موفق باشی

ارباب یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 15:28

درود بر روان پاک دکتر شریعتی
لذت بردم واقعا متن زیبایی بود

Kiana دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 16:03

واقعا قشنگ بود.تمام نوشته های دکتر شریعتی زیباست...

هبوط در کویر دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 21:17 http://www.hbot-dar-kavir.blogfa.com

آری دکتر شریعتی رفت و چهره در خاک کشید و کویر بی نگهبان ماند و بی پاسدار

سلام دوست عزیز با عرض تسلیت شالرگد درگذشت دکتر شریعتی
به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی آپم خوشحال میشم سر بزنید.

تا بعد بدرود
[گل][بدرود]

هبوط در کویر دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 21:28 http://www.hbot-dar-kavir.blogfa.com

آری دکتر شریعتی رفت و چهره در خاک کشید و کویر بی نگهبان ماند و بی پاسدار

سلام دوست عزیز به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی آپم خوشحال میشم سر بزنید.

تا بعد بدرود
[گل][بدرود]

الی چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:04

شریعتی متاسفانه اسلام را با سیاست آغشته کرد کارا که پدرش محمدتقی شریعتی به شدت از آن دوری می جست.

ایرانی چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:33

سلام
اگرنمی توانی خود را با لا ببری مانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالاببری.
دستت درد نکنه دوست عزیزم خیلی خوب بود.

محمد صادقی شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 17:59 http://www.modernidea.blogfa.com

شاید تمام زیبایی ها از دور...
http://www.modernidea.blogfa.com

از سوی او... دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 17:19 http://aseman16.blogfa.com

سلام عالی بود
من حال کردم
با اجازه همشو هم سیو کردم
البته تو کامپیوترم

نزدیک سحر سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:10 http://nazdikesahar.parsiblog.com

سلام وبلاگ زیبایی دارید خیلی استفاده بردم و اونو لینک کردم تو وبم...

من آزاد! سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 17:05 http://tajoob.blogfa.com

زیبا نوشتند و زیبا منتقل کردید!/ وای بر ما که او رفت و همچنان زمان میگذرد و ما باز هم در خواب غرقیم!///....کی با الفبای او به بیداری سلام خواهیم گفت؟ نمیدانم.تو میدانی؟

امیر سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 22:37 http://360.yahoo.com/arshia3100

سلام

باز هم عرض تسلیت مثل هر سال و سالگرد های پیشین!
اما رسانه ملی که هر سال بر روی معیوب بودن آثارش - که خود مرحوم هم می گفت: بعضی دستنوشته ها بخاطر ذیق وقت اشکالاتی دارد و باید خوراک علمی بخورد! - پافشاری می ورزید امسال نیز تاکید کرد که آثار مرحوم از این حیث ماندگار شده که هنوز هم بعد از ۳۱ سال بعضی از جمله های زیبای او روی کارت پستال ها دیده می شود و این یکی از ابعاد نفوذش در نهاد زندگی مردم بشمار می رود!

روحش شاد و راهش پر رهرو باد!

محمدنصیر پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:54

فوتبال ایرانی جمعه 14 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:48 http://www.footballirani.ir

با عرض سلام و خشته نباشید:

از شما به جهت بازدید از مرجع خبری فوتبال ایرانی دعوت به عمل می آید.

با تشکر

WWW.FOOTBALLIRANI.IR

سعید شنبه 15 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 http://rahezendegee.persianblog.ir

سلام
یه مطلب انتقادی درباره دکتر شریعتی نوشتم. دوست دارم میزبان شما باشم.[گل]

ستاره شنبه 15 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 17:44 http://www.afsoongarlady.blogsky.com

درد زبون نفهمی رو چکار کنم؟!
اینم دست کمی از بی کسی نداره!

black knight شنبه 15 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 21:19 http://blackknight.blogfa.com

salam
age be raanandeye donya nazdiki begou negah daare, chon manam mikhaam piyaade sham

sar bezan behem
...Love&Later

غزل سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 22:49

من عاشق دکتر شریعتیم مطلبت خیلی خوب بود

قلب غریب چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:12

سلام .خسته نباشید
مدتها ست به وبلاگتان سری میزنم .وبلاگ جالبی است صرفا از نظر گسترش اندیشه های دکتر اما نه تکامل انها ونه ادامه ی راه ایشان.باید خواند سنجید نقد کرد تا اندیشه را رشد داد و بالا برد.افراد جامعه ی ما صرفا در گام اول نیاز به یاد گیری اندیشه ها دارند در گام دوم نیاز دارند یاد بگیرند بیندیشند .

محمد سعید تجلی زاده خوب جمعه 21 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 23:10 http://www.footballirani.ir

سلام
سرانجام بعد از یک ماه سعی و تلاش شبانه روزی گروه خبری
فوتبال ایرانی،وبسایت ما با آدرس فوتبال ایرانی .کام بر روی
اینترنت رفت لذا از شما درخواست تبادل لینک با وبسایت
خبری ما میکنم.
WWW.FOOTBALLIRANI.IR

شاهین سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 00:43 http://www.lostloves.persianblog.ir

سلامَخیلی زیبا بود.به منم سر بزنید و اگر مایل به تبادل لینک بودید خبر دهید.

فوتبال ایرانی چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:23 http://www.footballirani.ir

فوتبال ایرانی امروز به راستی چهارمین آدرس ژربیننده فوتبال در ایران است که شمارا دعوت به تبادل لینک می نماید

رضا دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 17:04 http://oruj1356.blogfa.com

سلام.وبلاگ دلنشینی دارید.
اگر وقت کردید به وب من هم سری بزنید.تازه آپ کردم.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:45

حمید شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:23

خداوندا اگر روزی بشر گردی
ز حالم باخبر گردی
پشیمان می شوی از قصه خلقت
از این بودن از این بدعت
خداوندا تو می دانی
که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است
و از احساس سرشار است

حسین چوبی شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 22:36

خیلی خوبه ولی بیشتر مطالبی رو بنویسید که در مورد دکتر ناگفته مونده.موفق باشید.

fatemeh یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 14:06

اگر میعادی نباشد رفتن چه سود؟
اگر دیداری نباشد دیدن چه سود؟
دکتر شریعتی

fatemeh چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:17

مطالب جالب و خواندنی بود.لطفا یکی از بهترین کتاب های دکتر شریعتی را برای مطالعه به من معرفی کنید. ممنونم.

سلام
به نظر من هر کدام از کتابها برای موضوع خودش قشنگ است.
من خودم حج را خیلی دوست دارم.
ضمن اینکه به تمام دوستان خواندن کتاب زن را توصیه می کنم مخصوصا خانمها.

فروغ شنبه 18 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:34

بنام ایزد یکتا

سلام.
من کتابهای عارفانه و عاشقانه های دکترشریعتی مردی (آزادمرد) روخوندم بسیار شیوا و گفتاری قدرتمند داردبرایم قابل ستایش بمعنای یک انسان عارف و عالم است.

مجید یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:01

هوالمحبوب
خدایا رحمتی کن تا ایمان نان و نام برایم نیاورد
قوتم بخش تا نانم حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم...
برایت دعا می کنم
ای کاش
خدا بگیرد از تو آنچه را که خدا را از تو می گیرد...
روحش شاد
یادش گرامی
یا حق

سحر سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 13:44

پروردگارا تو می دانی که من از میان همه زیبایی های این جهان انچه که می ستایم و دوست می دارم تنهایی است.

Elina دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 10:18

Perfect

گمشده سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 22:16

سراشیبی نا پیدا
گاه گاه
چه راحت گم شود در خود
و سختانه می چنگدد تا بیابد خود
سراشیبی نا پیدا تنفسی سنگین گام لرزان....

امیر شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 15:34

من نظر یکی از دوستان با نام قلب غریب رو می پسندم و عقیده دارم که الان که شریعتی از بین ما رفته وبه جای تمجیدو به به گفتن باید فکر کرد که حالا چه باید کرد؟
نمیخوام بگم که نباید چیزی گفت و تعریف نکرد بلکه الان باید به این فکر کرد که حالا چه باید کرد به جای اینکه نوشته های دکتر رو یک بار دیگر اینجا و اونجا نوشت تا دیگران شاید بخوانند(تازه مطمئن باشید بیشتر کسایی که تو اینترنت به دنبال شریعتی می گردند قبلا ایشون رو تو کتاباش پیدا کردن )که براشون تکرار مکررات است ریالباید به این فکر کرد که چه طوری باید راه این بزرگوار را دنبال کرد و نباید فقط خواند و به به گفت،خواندن بدون تاثیر که با نخواندن فرقی ندارد(زمانی تاثیر گذار است که همانطور دینمان میگه با عمل همراه بشه وگرنه اشک ریختن یا حالات عرفانی اگر نگیم که تاثیری در روحیمان ندارد اما در جامعه مان تاثیری ندارد)،شما بزرگان که تلاش می کنید که وبلاگی بنوسید و از شریعتی حرف می زنید (که جای تقدیر داره چون الان شریعتی رو دیگر کمتر کسی می شناسه و دارن یادش رو تو جامعه از بین می برن)بهتر نیست کمی در مورد اینکه چگونه می شه در این جامع ی کنونی راه این عزیر رودنبال کرد و انسانهای بیشتر ی رو جلب کرد برای ادامه راه شریعتی بیشتر فکر کنید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد