رسالتی غیبی

با نوک انگشت کوچکش پلک های بسته ام را گشود.

نگاهم ، بی تردید ، به سوی او پر گشود. در او آمیخت. سیراب شدم ، جان گرفتم ، با مهربانی دستهایش، بازویم را گرفت.

کمکم کرد. برخاستم. او همچنان در من می نگریست ، من همچنان در او می نگریستم.

گوئی از یک بیماری مرگبار، از زیر یک آوار، رها شده ام. خستگی قرن های سنگین و بسیار را ناگهان یکجا بر دوشهای دلم می کشم. او همچنان با بازوان ترد و شکننده اش که دو محبت مجسم اند مرا گرفته است.  گویی بیمار رنجوری را می برد.

گاه می افتم ، گاه می ایستم ، گاه می هراسم ، گاه تردید می کنم ، گاه دلم هوای بازگشت می کند، گاه ...

اما او همچنان ، با گامهائی که نه سست می شود و نه تردید را می شناسد می رود و مرا نیز همچون سایه خویش با خود می کشد. نمی دانم به کجا؟

 اما هر چه نزدیک تر می شویم ، وحشت در دلم غوغائی بیشتر دارد. هر چه پیشتر می رویم هوای بازگشت در من بیشتر می شود. اما ، او گوئی مامور است. رسالتی غیبی چنان نیرومندش کرده است که هیچ نبایستی را در پیش پای رفتنش نمی بیند.

« دکتر علی شریعتی »

(هبوط ، ص ۷۶ )

نظرات 11 + ارسال نظر
ساحل افتاده دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 15:45 http://sahel-oftadeh.blogsky.com

سلام و عرض ادب
و تبریک به مناسبت ولادت باسعادت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع)
و بازگشت دکتر چه زیبا بود!

نازنین دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 18:30

سلام
مطلب بسیار قشنگی بود.ارزش داشت لحظه ای تنها باشم.موفق باشی

فریده دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 22:25

وبلاگتون حرف نداره موفق باشید

بی نشان چهارشنبه 7 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:23 http://http://www.pichake-tanhaii2006.blogfa.com/

سلام.خیلی زیبا وقشنگه وبلاگتون وجا داره هم تشکر کنم ازتون و هم خسته نباشید بگم بهتون.

علی جمعه 9 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:58 http://www.abyatenab.tk

خیلی خیلی قشنگ می نویسی

موفق باشید

نازنین یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 00:35

با سلام امید وارم همیشه موفق باشید و در کارتون ثابت قدم
قسمتی از نیایش علی شریعتی
خدایا:عقیده مرا ازدست " عقده ام"مصون بدار.

خدایا:به من قدرت تحمل عقیده "مخالف" ارزانی کن.

خدایا:رشدعقلی وعلمی مرا از فضیلت "تعصب" "احساس" و "اشراق" محروم نسازد.

خدایا:مرا همواره اگاه وهوشیار دار تا پیش ازشناختن درست وکامل کسی یا فکری مثبت یا منفی قضاوت نکنم.

خدایا:جهل امیخته باخودخواهی و حسد مرا رایگان ابزار قتاله دشمن برای حمله به دوست نسازد.

خدایا:شهرت منی را که:"میخواهم باشم" قربانی منی که " میخواهند باشم" نکند.

خدایا:درروح من اختلاف در "انسانیت" را به اختلاف در فکر واختلاف در رابطه با هم میامیز. ان چنان که نتوانم این سه قوم جدا از هم را باز شناسم.

خدایا:مرا به خا طر حسد کینه و غرض عمله اماتور مگردان.

خدایا:خودخواهی را چندان درمن بکش یا درمن برکش تاخودخواهی دیگران را احساس نکنم واز ان در رنج نباشم.

خدایا:مرا در ایمان « اطاعت مطلق بخش تا در جهان عصیان مطلق« باشم.

خدایا:به من « تقوای ستیز» بیاموز تا درانبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم.

خدایا:مرا به ابتذال ارامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ غمهای ارجمند و حیرتهای عظیم را به روحم عطا کن.

لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز بر جانم ریز.

فروغ یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:42

ای مرغک اسیر که در باغی دوردست میخوانی زمستان است!
ای پرستوی اسفندی بهار مرده است.

وحید چهارشنبه 14 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:03

سلام
خیلی جالب بود دمت گرم

سارا چهارشنبه 14 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:02

اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست
او جانشین همه ی نداشتن های من است
و اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند
و از آسمان هول و کینه بر سرم ببارد
ای پناهگاه ابدی ام
تو مهربان جاویدان آسیب ناپذیر منی
و می توانی جانشین همه ی بی پناهی هایم شوی
تا خدا هست دلیلی برای ناامیدی نیست.


دوست عزیز واقعا جای بسی خوشحالی است که می خوانید و در اختیار همگان قرار می دهید.
اما مهمتر از همه این است که ما همه پیرو این بزرگ مرد و اندیشمند و روشنفکر همیشه جاویدان سرزمینمان باشیم.

امیدوارم همیشه موفق باشین.

سنا چهارشنبه 14 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:05

مسافر بی مقصد سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 23:15

تبریک میگم بهتون
وب قشنگی دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد